دوستان سلام

شما می تونید در اینستاگرام با جستجوی مالازای مارو دنبال کنید و نظرات خودتون را منتقل کنید.

 

دموکراسی وارونه!

امروز یه راننده کامیون رو دیدم می گفت تو راه که داشته میومده ،راننده کامیون های اعتصاب کننده تو جاده جلوشو گرفتن که داری کجا میری اونم با داستان درست کردن تونست جون سالم به در ببره!!!

آخه اینم شد مملکت؟؟؟ کجای دنیا این شکلیه؟ مثلا می خوان بگن چقده تو مملکت دموکراسیه؟؟؟ چقده حکومت صبر و تحمل داره؟؟؟

نه خیر  همون جور که هیچ کدوم از اصول دموکراسی رو درست نفهمیدیم و اجرا نکردیم این یکی هم روش. تو کجای دنیا اجازه میدن یه عده عینهو راهزن جلوی ماشینها رو بگیرن و شیشه هاشو خورد کنن و به اموال آسیب بزنن؟؟؟ تو فرانسه که هر روز کامیونداران و خلبانان و رانندگان قطار و پلیس! و ... اعتصاب می کنن دولت اجازه چنین بی نظمی رو نمیده.

چه کنیم که اینجا ایرانه!

شهردارجان سلام 2

شهردار جون!

فرصت نکردم بابت تمهیدات و تسهیلات نوروز امسال ازتون تشکر کنم. اما از قدیم قدیما گفتن ماهی رو هر وقت بگیری تازه ست .( البته نه از زیر پل!) خواستم تا فرصت دارم از زحمات و کمالات و حسنات شما تشکری کنم تا مدیون نباشم خدای نکرده!

اینکه مسافرها اومدن تو شهر و هنوز یه جماعت شوت به دست و سطل به دست با شلوار کردی و پیژامه وسط خیابون داشتن رنگ می کردن ! قطعا مشکل از شما نبود بلکه از مسافرهایی بود که زود اومدن مسافرت نوروزی ، آخه این جماعت بی فکر نمی گن بی اطلاع نباید رفت مهمونی؟! یعنی اینا مهمونی خونه خاله و عمه و زن بابا میرن همینطوری بی خبر میرن؟؟؟ یعنی نمی فهمن قبل اومدن به انزلی باس اول بزنگن به آقا شهردار بگن سلام سلام عمو شهردار سلام ما داریم میایم انزلی ، بیایم یا نیایم؟؟؟ اصن مشکل از اون بدبختها هم نیس ، مشکل از دولته که باس اول با شهرداری ما هماهنگ کنه بعد تو تقویم بزنه تعطیلات سال نو! یعنی چی ؟ یعنی اینکه اگه شهر آماده نبود یه چند روز به اسفندماه اضافه کنه مثلا اسفند بجای بیست و نه روز بشه چهل ، چهلو پنج روز تا شهر آماده بشه!

بگذریم...

دیدم یه مستراح زدین زیر پل و پرده زدن که دستتون درد نکنه بابت ...! هم یه پرده زدین ورودی مستراح و درشت نوشتین صدو پنجاه میلیون تومن واستون مستراح زدیم. (حالا نمیدونم پول زمین رو هم توش حساب کردین یا نه؟!) لامصب مستراح موستراح که نیست کاخ شاهه؟؟؟ به دو دلیل تا الان نرفتم توش ، یکی اینکه صدو پنجاه میلیون توش هزینه کردین آدم دلش نمیآد بره توش بر...! یکی دیگه اینکه این مستراح کثیفا که هست میری توش توی کاسه مستراح کار قبلیا و بعدیا قرو قاطیه و تو آب کاسه غوطه وره نمیشه تفکیکشون کرد و باس ببریم پیش مهندس ژنتیک جداشون کنه ، اون مستراح کثیفا رو لامصبا پونصد میگرفتن ( البته نرخ با دلار سه هزار تومنی محاسبه شده نه با دلار هفت هزار تومنی!) تازه صابون دستشویی هم نداشت! فک کردم الان درشت نوشتن صدو پنجاه میلیون تومن ، الان اگه برم توش یقه ام می کنن و شهرداری تا صدو پنجاه میلیونشو و کسری بودجه شو از این مستراح درنیاره دست به کش نیست و حتما باس با خودم دسته چک ببرم اون تو و ...! 

لامصب مستراح زدین لاکچری ! یعنی اگه جای این پول یه خط هوایی چارتر می کردین از انزلی به استانبول هرکی دستشویی داره با چارتر ببرینش استانبول بر... و برگرده فک کنم اینقده هزینه اش نمی شد!!!

ولی اگه از من میپرسین ، تو دفترچه راهنمای گردشگری شهرستان بعنوان یه جاذبه توریستی مستراح زیرپل رو بگنجونین گردشگرا بیان برن ازش بازدید کنن و توش سلفی بگیرنو زیرش بنویسن منو مستراح صدو پنجاه میلیونی همین الان یهویی!!!

ولی وجدانن هدف از نوشتن اون صدو پنجاه میلیون تومن سر در مستراح چی بود؟ یعنی یارو رفت اونجا نشست از استرس صدو پنجاه میلیون تومن اشتباهی شلوارشو ...!

بی خیال! این مردم چی میدونن مستراح لاکچری چیه آخه ؟؟؟ هر وقت فهمیدن که ربط المان زنبور به انزلی چیه اونوقت می فهمن مستراح لاکچری چیه! گفتیم المان زنبور که به حق و به جا بود واقعا بعد اون گوزن هایی که توی پارک انصارالحسین دوچرخه سواری کردن!!! جای خالی زنبور ها هم احساس میشد. فقط ایکاش زنبورها رو مثل گوزن ها سوار دوچرخه ای ، الاغی ، سه چرخه ای چیزی می کردین که پیام هم داشته باشه مثلا زنبور در حال رفتن به موستراح لاکچری یا زنبوری که داخل موستراح لاکچری نشسته داره تولید عسل می کنه! اونم از نوع مستراح صدو پنجاه میلیونی!

اصلا من عاشق این ابتکارات دوستان شهرداری ام دیگه دست خودم نیس که ، اون قایق های کاغذی هستن دارن پل رو میرن بالا هیچکی هم نیس بهشون بگه داداچ داری اشتباه میری تو باس بری پایین پل ، نه اینکه برن مستراح لاکچری ، نه برن بلوار برن تو دریا برن پیش اون قایقی که مثلا افتخار ملی مون بودو بی سرو صدا سر موج شکن رفت پایین و هیچکی نگفت چی بود و چی شد و پولمون کجا رفت؟ اینها هم برن همونجا !!!

یا اون نمایشگاه لاکچری هایی که زدین و سربلندمون کردینو اصلا هیچکی نفهمید چرا زدین و کجاها زدینو چی توش زدین و بالاخره چی شد؟ یعنی من موندم که تا الان آچار پیچ گوشتیو انبر دست و میخو اره و سیم بوکسل جزو صنایع دستی بودو خبر نداشتیم یعنی فلافل و ساعت و لواشکو پاستیل جزو صنایع دستی شهرمون بود و خبر نداشتیم . شنیده بودیم انزلی شهر اولین هاست دیگه نمی دونستیم اینها هم جزو افتخارات و صنایع شهرمون بودو خبر نداشتیم یعنی صنایع دستی قبل از این نمایشگاه توهم بود!

یا برنامه های هنری که فوق العاده بودنو یه ردیف جلو یه عده نشسته بودنو چندتا میز جلوشون گذاشته بودنو  یه جماعت هم هی میرفتن میومدنو از اول ردیف تا آخر ردیف میرفتنو دست میدادنو و ماچی می کردنو دیس دیس شیرینی میاوردنو جلوشون میذاشتنو و مردم هم فقط شیرینی خوردن اون ردیف جلویی ها رو میدیدنو و آب از لب و لوچه شون آویزون میشدنو و یه عده هم هی میرفتن و میومدن و به اون ردیف جلویی ها می گفتن ای جونمو و ....! اینم از هنر دوستان

همینها بسته از قدیم گفتن در خانه اگر کس است یک حرف بس است.

شهردارجان سلام

شهردارجان بلامیسر !

تی درد و بلا بخوره ترامپ سر ! آخه سالم موزاییکان خیابان گولستانه بکندی اونه جاسر دوباره موزاییک بوکودی؟!!!

نوکونه موسویانو پورشعبان دست راست بخورده دره تی خوشگله سره!

ایدفعه هرجوره بوسته من باید شهردار ببم ، خوایم بایم تی جا سر بیدینم اخیابان گولستانه پیاده رویانه درون چی نهه هرکی شهرداربه هنو اونو جای مهر حوکم خوشکه نوبوسته یا علی مدد دکفه خیابان گولستانه پیاده رویانه شخم زنه !!!!

آخر من باید بفهمم اپیاده رویان خیابان گولستان داستان چی ایسه!!!

البته ایته احتمالم نهه اونم انه کی نیه کی امی شهرداران همه ته شوکر خدا!!! غیر انزلیچی بیدی تا بخوایید انزلی خیابانانو کوچیانه بیشناسیدی دو سه سالی طول کشه !!!!! (نه کی انزلی جزو پیلدانه شهرانه!!!!) بعد اونو پرته کوند بیرون دوباره ایته غیر انزلی چی از نو!!!

البته ایته احتمالم شخم زهن گولستانه نهه کی من دانمو توو!!!

 

عروج شهادت گونه دریادلان کشتی سانچی بالاخص همشهریان عزیزمان سید جواد حیدری ، علیرضا نجفی فر ، علی حیدریه کهن ، امید ضیایی را به محضر خانواده های داغدار و مردم شریف بندرانزلی تسلیت عرض می نمایم. روحشان شاد یادشان گرامی باد

Image result for ‫سانچی انزلی‬‎

واکنش های بجای مسولان در مقابل فتنه انگیزی شبکه باران

شب گذشته در برنامه زنده گفتگوی خبری شبکه باران متأسفانه مجری برنامه هجویاتی را بیان داشت که با واکنش بجا و به موقع نماینده محترم شهرمان مواجه شد و پس از آن در فضای مجازی موجی از اعتراضات نسبت به مطالب سوء وی به راه انداخته شد. در تازه ترین واکنش ها هم امام جمعه فاضل شهرمان در خطبه های نمازجمعه این هفته پاسخ محکمی به این چرندیات و هم به نوع نگاه مغرضانه صداو سیمای استان نسبت به انزلی بیان داشتد.

انتظار آن را داریم سایر مسولین و شخصیت های فرهنگی و سیاسی و ورزشی شهرستان بویژه فرماندار و مدیرعامل منطقه آزاد هم هرچه سریعتر نسبت به این تحرکات فتنه انگیزانه واکنش نشان دهند.

اصحاب رسانه شهرستان هم در این میان نقش مهمی در انعکاس دیدگاههای سیاسیون ، هنرمندان ، ورزشکاران  و ... دارند و می توانند صدای مردم نجیب این شهر را به گوش مسولان و بدخواهان برسانند.

اعتراض یا اغتشاش؟

در پی اتفاقات اخیر تحلیل ها و نظرات مختلفی از سوی کارشناسان و صاحب نظران داخلی و خارجی پیرامون این موضوع مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

فتنه ، اغتشاش ، آشوب ، جنبش ، انقلاب و ... عباراتی بود که در مصاحبه ها و مقالات به کرات از سوی طرفین مورد استفاده قرار می گیرد. 

اما در این میان مواردی هست که قابل تأمل می باشد. نخست اینکه در حوادث اخیر هیچ حزب و گروهی دعوت کننده نبوده بلکه اصلاح طلبان و متحدان آن بدنبال خط کشی میان خود و معترضین بوده اند و حتی معترضانرا دعوت به آرامش و از ادامه اعتراض منع کردند. اصولگرایان نیز هر چند دل خوشی از دولت نداشته و اوایل با معترضان همدردی نمودند اما با بالاگرفتن اعتراضات و ورود به فاز جدید رویه نکوهش یا سکوت اختیار نمودند.

در آنسوی مرزها نیز علیرغم استقبال شتابزده برخی سیاسیون غربی از حوادث اخیر اما بعدا رویه سکوت و بی طرفی را دنبال نمودند. حتی برخی رسانه های فارسی زبان معاند نیز در برزخ طرفداری یا سکوت گیر کردند و در روزهای اول به آرامی از کنار اخبار حوادث ایران گذشتند و حتی در برخی تحلیل هابا بی ریشه خواندن این تحولات نتیجه آن را شکست توصیف کردند.

در درون حاکمیت هم سردرگمی نسبت به برخورد یا مماشات به چشم می خورد. چرا؟

شاید دلیل اصلی را بتوان اینگونه بیان کرد که جنس اعتراضات اخیر با اعتراضات سال 88 یا قبل از آن متفاوت است. در سال 88 جنس اعتراضات سیاسی و دعوا درون بخشی از نظام با بخشی دیگر که سرخورده انتخابات بود و در پی کسب قدرت و در سال 88 سران معترضین مشخص بود و امکان شناسایی و برخورد با ایشان بسیار سهل و آسان و با درک مردم از شیطنت شکست خوردگان سیاسی در آن سال ماجرا ختم به خیر گردید.

اما جنس و ماهیت اعتراضات کنونی متفاوت از اعتراضات گذشته است زیرا علل و زمینه اعتراضات اخیر نه اعتراض به جابجایی قدرت در هیأت حاکمه بلکه فشار بی سابقه اقتصادی به جامعه بویژه اقشار آسیب پذیر ، عدم توجه به مشکلات مردم از سوی دولت و نادیده انگاشتن مشکلات مردم در لایحه بودجه سال آینده و تشدید فشارهای اقتصادی در سال آینده و نیز گسترش فساد در حاکمیت در ابعاد و اشکال مختلف و بی توجهی مسولین نسبت به آن با کمک فضای مجازی در غیاب احزاب مستقل و پیگیری مطالبات در فضایی غیر از فضای واقعی بود .

در اعتراضات اخیر هیچ لیدر و راهبری وجود ندارد و این مسئله کمی کار را برای برخوردهای امنیتی سخت می نماید و با کمی دقت می بینیم اینبار برخلاف 88 تشابهات با بهار عربی یا به اصطلاح خودمان بیداری اسلامی بسیار زیاد است . مواردی چون مطالبات برحق اقتصادی و معیشتی معترضان ، بسیج مردمی از سوی فضای مجازی و کانال های تلگرامی و نبود رهبران و لیدرها برای هدایت اعتراضات و خودجوش بودن آن تشابهاتی است با آنچه در بهار عربی در کشورهای شمال آفریقا روی داد.

هرچند در چنین حوادثی در هرکجای دنیا امکان سواستفاده و کشاندن اعتراضات به اینور و آنور وجود دارد اما اینکه حاکمیت و دستگاههای تبلیغاتی آن با دیدن عده معدودی اغتشاشگر از دیدن بیشمار معترضانی که بدنبال حقوق قانونی خویش اند و راهی جز فریاد زدن برای آنها نمانده ، اعتراضات را اغتشاش بنامند یا دست به تهدید و ارعاب معترضان بزنند اشتباهی بزرگ در جهت سرپوش گذاشتن به غده ای چرکین که همانا فقر و فساد و تبعیض موجود در جامعه است می باشد که نه تنها به حل ماجرا کمک نمی نماید بلکه به دامن زدن و گسترش آن کمک می کند. 

آنچه مسلم است حاکمیت باید به حقوق قانونی و حق اعتراض شهروندان احترام گذاشته و با پرهیز از تحریک و تهییج آن به زدودن اشکال و افراد فاسد درون حاکمیت پرداخته و محیطی را فراهم نماید تا صدای مردم بهتر به گوش متولیان امر رسانده شود و بی پرده آنچه که می بیند و به انجام میرساند را با ولی نعمتان خود درمیان گذارد.

فاسدان در لباس مدیران !

امام جمعه انزلی : در شهرستان ها برخی مسئولان و بعضی ادارات به دنبال مدیرکل هایشان فسادهایی دارند که دیگر به قول گفتنی تنها خواجه حافظ شیرازی نمی داند که آن هم اخیرا شنیده است.

مفسدان را دستگیر کنید که لااقل دل این مردم خوش شود که کسی با فساد برخوردی کرده است ، در این جریان ها اگر کسی، دستگاهی، نهادی، مسئولی، حزبی، چه رسمی و چه غیر رسمی از کار شما ممانعت کرد به مردم بگویید و بدانید مردم حامی شما در مبارزه با تخلف هستند ، از افراد ذی نفوذ نترسید و کارتان را با قاطعیت انجام دهید.

نظر : از فرمایشات امام جمعه محترم شهرمان متعجب شدم. مگر در دستگاه اداری ما مدیران و کارکنان فاسد داریم؟! معاذالله! تنها چیزی که در مورد سیستم اداری کشورمان نمی توان تصور داشت فساد اداری است. چگونه ممکن است از میان کارکنان خدومی که با سفارش بزرگان وارد سیستم اداری شده اند و از فیلترهای نظارتی و حراستی و گزینشی و ... عبور کرده اند احدی یافت شود که مرتکب فساد اداری گردد؟!

متأسفانه امام جمعه محترم سیستم اداری کاملا سالم مان را زیر سوال برده اند. اگر امروز در این مملکت و این استان و این شهر هر روز شاهد پیشرفت و توسعه و آبادانی و ... هستیم همه و همه به پشتوانه سیستم اداری سالم کشور ماست و اگر خدای نکرده یکی از اجزای این سیستم اداری سالم دچار نقص و اشکال بود امروز ما به سرنوشت کشورهای بی دین غرب و شرق دچار می شدیم.

(متأسفانه این بیانات مصداق تشویش و نشر اکاذیب است و می تواند پیگرد داشته باشد.)

اصلا فرض محال که فردی در گوشه ای از سیستم خدای نخواسته مرتکب اشتباهی شد اولا که بایستی ایشان را ارشاد کرد مثلا وی را فراخواند و گفت عزیز دلم ، جیگر بابا ، غنچه نشکفته ، واس چی دستت اشتباهی رفت و بیت المال رو هاپولی کردی؟ به عمو قول مردونه بده دیگه بیت المال رو اشتباهی نخوری . آفرین !

بعد بخاطر اینکه تشویق به کار خوب بشود ایشان را می توانیم یک یا دو پله بالاتر ببریم و جایگاهش را ارتقا دهیم یا اینکه حقوق و پاداش اش را دو برابر کنیم تا خدای نکرده دیگر مرتکب اشتباه نشود.

یا اینکه فرض کنیم مدیری از مدیران ادارات مرتکب اشتباه (فساد اداری) شده باشد خب این اشتباه است که بگوییم مدیری یا مسئولی فساد کرده بلکه باید بگوییم فاسدی در لباس مدیر درآمده!!! چون محال است که مدیری در کشور ما مرتکب چنین خطایی شود. اگرهم آقای خاوری را می گویید ایشان فردی از تبار مفسدان کانادایی بود که در لباس مدیر بانک ملی درآمده بود یا امثالهم. یا اگر می شنوید پرونده های فساد چند هزار میلیاردی، قطعا عوامل دشمنان بوده اند که در لباس مدیران درآمده اند یا اگر در انتخابات شنیدید رجال عالی کشور نزدیکان یکدیگر را به فساد متهم می نمایند از سر شوخی و تلطیف فضای هیجانی انتخابات و داغ کردن تنور انتخابات بود والا دیدید که بعد انتخابات همه آن عزیزان با خوبی و خوشی و شادمانی در کنار یکدیگر می نشینند و دیگر سخنی از حرفهای گذشته نیست !

یا اگر در استانمان می شنوید که فلان مدیران دستگیر شده اند خدای نکرده نباید فکر بد کرد شاید این عزیزان برای در امان ماندن از خطرات دشمنان محفوظ و محبوس گشته اند یا اینکه ممکن است در مواردی انگشت شمار دشمنی یا فاسدی در لباس مدیری درآمده باشد والا در این کشور حتی فکر این که مدیری خطا کند اشتباهی نابخشودنی است. که اگر اینگونه بود الان چگونه ممکن بود با این همه رشادت ها و جانفشانی های مدیران به اینهمه از رشد و توسعه و تعالی دست پیدا می کردیم.

در پایان به ذکر یک تجربه شخصی اشاره نمایم که در گذشته های نه چندان دور از سوی مشاور استاندار وقت از بنده خواسته شده بود که لیستی از نخبگان شهر را گردآوری نموده و به استان ارسال نمایم. بنده ناآگاه از سر بی تجربه گی و خامی روزها و هفته ها وقت گذاشتم تا نخبگان و مدال آوران علمی و هنری و ورزشی و ... را که برای اعتلای نام کشورمان تلاش نموده بودند را مورد شناسایی قرار دادم و با دریافت مدارک از ایشان ، روزی مدارک را به مسول مربوطه تقدیم نمودم . اما در نهایت تعجب بجای تشکر از تلاشهایی صورت گرفته مورد مواخذه قرار گرفتم که این افراد که هستند ؟ چرا ریش ندارند؟ چرا اهل هیئت نیستند و ... و در همانجا کل مدارک باطل شد و من ماندم و نخبگانی که چشم به راه نتیجه بودند ! و در آنجا فهمیدم که فهم درستی از مفاهیم رایج اداری کشورمان ندارم!!!

حال امام جمعه محترم فکر می کند این به اصطلاح ایشان مفسدان چگونه به سیستم اداری و بدنه حاکمیت نفوذ کرده اند؟ آیا مردم عادی امکان استخدام یا جذب در ادارات دولتی را به راحتی دارند؟ نه اینکه در پشت سر جذب و استخدام اداری حتما بایستی سفارش و حمایت یک فرد صاحب نفوذ باشد؟ و پس از آن گزینش و تحقیقات محلی و ...

ریشه را باید در جای دیگری جست و تا ریشه درست نشود باید منتظر روزهایی به مراتب بدتر بود.

 

صرفا جهت یادآوری

دوستان عزیز بر خود لازم دانستم مسائلی را صرفا جهت یادآوری بیان نمایم :

نخست اینکه اینروزها حواشی تحولات شهرداری بر متن آن سایه انداخته و در این میان برخی عزیزان فعال در عرصه مجازی دانسته یا ندانسته بر طبل هیاهو و تنش می کوبند. اینکه مدیریت خدمات شهری برای انجام بهتر امورات محوله چه راهی را بر می گزیند و یا چه عزیزانی را یار و همراه خود میداند در حیطه اختیارات ایشان است . در انتخاباتی که گذشت مردم این شهر در یک قرارداد اجتماعی سکان هدایت امورات شهری را به جمعی سپردند و جمع منتخب به نمایندگی ، فردی را جهت پیاده سازی برنامه ها ، تکالیف و تعهداتشان منتصب نمود. قطعا در این فاصله کوتاه نمی توان انتظار تحولی شگرف داشت کما اینکه در طی چند دهه گذشته چنین میسر نشد. حال عزیزان فعال در عرصه مجازی بایستی بدور از ایجاد تشویش و تنش در افکار عمومی به انعکاس دیدگاهها و نقطه نظرات صاحبنظران و اساتید دانشگاهی و همشهریان جهت رشد و توسعه شهرمان پرداخته و نیز به نقد دلسوزانه مبادرت نمایند. 

کما اینکه از شورا و مدیریت شهرداری نیز انتظار آن میرود از ایجاد فضای تنش و هیاهو و پوپولیسم که می تواند پاشنه آشیل ایشان باشد دوری گزینند. البته از شخص شهردار محترم که فردی با تجربه اند انتظار آن میرفت تا در ابتدای ورود به شهرداری قبل از آشنایی و پیدا کردن شناخت نسبی از همکاران  دست به انتصاب نزنند ولی متأسفانه شاهد عزل و نصب های عجولانه بودیم که به تازگی شاهد بخشی از پیآمدهای آن بوده و در آینده نیز احتمالا باز شاهد اثرات آن خواهیم بود.

اما مسئله دیگر اینکه برحسب تجربه سالهای اخیر و با توجه به تغییرات اقلیمی کره زمین ، احتمالا امسال هم شاهد بارش برف غافلگیرکننده خواهیم بود و بارش احتمالی برف سنگین در ماههای پیشرو می تواند اولین و مهمترین آزمون مدیریت جدید شهرمان باشد آزمونی که می تواند در کاهش یا افزایش درجه محبوبیت و رضایت از ایشان تاثیر به سزایی داشته باشد لذا انتظار آن است تا مدیریت شهری برای مقابله با چنین حوادثی با کمک سایر دستگاهها و نیروهای نظامی به تقسیم وظایف و تهیه امکانات لازم مبادرت نماید تا شاهد کمترین آسیب ها و نارسایی ها باشیم.

مسئله مهم دیگر ، نزدیک شدن به ماههای پایانی سال است و کم کم آماده شدن مدیریت شهری برای آماده سازی طرح ها و برنامه های تعطیلات نوروز سال جدید و اینکه با آمادگی لازم به استقبال سال جدید و مهمانان شهرمان برویم. لازمه این کار ایجاد کارگروهی جهت تدوین برنامه ها و راهکارهای هرچه بهتر برگزار شدن این رویداد مهم است . اینکه خدمات شهری ما چه وظایفی را عهده دار باشند ، اینکه جهت تسریع در ترافیک و حمل و نقل عمومی چه تمهیداتی اندیشیده شود ، اینکه سایت های گردشگری و مهمانپذیرها و کمپ ها چگونه آمادگی لازم را جهت پذیرایی مناسب داشته باشند ، اینکه چگونه ظرفیت ها ، هنرمندان ، مشاهیر ، تاریخ و داشته هایمان  را به مهمانانمان بشناسانیم و اینکه چگونه اوقات مفرحی را برای گردشگران فراهم آوریم و... 

امیدوارم شورای محترم و شهرداری و اصحاب رسانه و فعالان عرصه مجازی و نخبگان و گروههای مردم نهاد و شهروندان فهیم شهرمان بدور از هیجانات کاذب و بی نتیجه ، همراه و هم گام با یکدیگر در جهت رفع موانع و مشکلات و نارسایی های شهرمان قدم بردارند تا از ثمرات و نتایج مثبت آن همگان بهره مند گردند.

اولین مصوبه ، پوپولیسم یا عقل گرایی؟

مصوبات اولین جلسه شورای جدید شهرمان را می خواندم . مصوباتی که بعنوان اولین گام ، مسیر حرکت شوراییان را به شهروندان شهرمان نشان میدهد و اینکه ایشان چه میزان در تحقق آرمانها و مطالبات عمومی ، پایدار و ثابت قدم اند.

به شخصه برایم جالب بود تا بدانم در اولین جلسه چه مصوباتی را خواهند گذراند تا بتوان تفکیکی میان شورای جدید و گذشتگان یافت تا به عینه بتوان این و آن را از هم تمیز داد. مصوبات جالب بود و جالبتر از بقیه برای من تصویب "بن کارت برای پرسنل بابت بازگشایی مدارس" .

اینکه محل تأمین منابع چنین هزینه هایی از کجاست؟ و یا اینکه چه بخش از فعالین و شاغلین و کارکنان مجموعه مورد نظر تحت پوشش این کمک هزینه قرار می گیرند ؟ و سوالاتی چند از این دست بماند. آنچه که مورد توجه است اینکه چنین روش های منسوخی بعنوان کمک هزینه و سوبسید و ... نه تنها دردی از آسیب ها و مشکلات  خانواده های کارکنان رفع نمی کند بلکه تبعاتی را چه متوجه افراد و چه متوجه سازمان می نماید. 

یکی از آسیب ها محدود کردن قدرت انتخاب و خرید برای دارندگان بن کارت است و حق انتخاب آزادانه را از ایشان سلب می نماید که این مبحث جای بحث بسیار دارد.

اما مهمترین بخش ماجرا آنجایی استکه امکان وقوع رانت و فساد مالی و اقتصادی با ایجاد چنین فرصت ها و بسترهایی محتمل می گردد. بخصوص اینکه پای تهاتر هم به میان باشد.

متأسفانه در گذشته شهرداری شهرمان خسارت های فراوانی از جهت برخی قراردادها و معاملات به خود دیده که هنوز با اثرات مخرب آن دست و پنجه نرم می کند و دود ناشی از آن به چشم شهروندان میرود. قراردادهایی که برخی پابرهنگان را راهی این شهر کرد و آنان را یک شبه کاخ نشین کرد.

حال آیا وقت آن نرسیده که شورای جدید با کنارگذاشتن رفتارهای پوپولیستی پیشینیان ، عقل گرایی و خردورزی را سرلوحه قرار داده و تمامی روزنه های نفوذ فرصت طلبان و سودجویان را ببندد؟

به شخصه اطمینان دارم که کارکنان خدوم و زحمتکش آن مجموعه که در سالهای اخیر به سختی گذران امور کرده اند انتظاری جز پرداخت به موقع حقوق و معوقات خویش از شورانشینان و شهرداری ندارند.

دولت با انتصاب دکتر هادی حق شناس به حساسیت های موجود استان توجه خاص کند

احمد رمضانپور نماینده اسبق مجلس و عضو شورای کلانشهر رشت اعتقاد دارد: اگر چه استاندار گیلان باید فردی شایسته و مدبر باشد و شایستگی یک فضیلت برجسته است، اما علاوه بر شایستگی و کارآمدی ، بومی بودن در این مقام یک مزیت بزرگ محسوب می شود که نباید آن را نادیده انگاشت.

به گزارش گیل خبر، دکتر احمد رمضانپور تصریح کرد: این گونه به نظر می رسد که نگاه دولت و شخص رئیس جمهور به آقای سالاری استاندار کنونی بوشهر برای تصدی استانداری گیلان است که ضمن احترام به این نگاه محققانه، رئیس دولت و وزارت کشور باید به خواسته ها و نیازهای مردم گیلان و حامیان دولت توجه ویژه داشته باشد.
وی عنوان کرد: آقای سالاری براساس اطلاعاتی که از بوشهر دریافت شده است در طول خدمتش فردی با تجربه و شایسته است و هیچ مشکلی با ایشان نداریم، اما در گیلان چهره های شاخصی با سوابق ملی درخشان برای تصدی این مسئولیت وجود دارند که یکی از شاخص ترین آنها جناب آقای دکتر حق شناس است که سابقه مدیریت اجرایی در سطح ملی و نمایندگی مجلس را داشته و هم اکنون نیز عضو هیات مدیره سازمان بنادر و دریانوردی کشور هستند.
عضو شورای شهر رشت که بالاترین رای را در انتخابات شوراهای مرکز استان گیلان کسب کرد، یاد آور شد: وفاق پیش آمده در استان بسیار ارزشمند است و همه شخصیت ها، احزاب ، گروه ها ،رسانه ها، جناح ها ، نماینده ولی فقیه در استان و روحانیان ، مجمع نمایندگان و روسای ستادهای انتخاباتی دکتر روحانی در گیلان و بخش های اداری و اجرایی نسبت به انتصاب دکتر حق شناس اقبال بالایی نشان داده اند،
رمضانپور متذکرشد: هدف دولت اداره درست استان ها، اقدامهای به جا و موثر برای توسعه و پیشرفت استان است و آقای حق شناس چنین ویژگی برجسته ای دارد. ایشان فردی شایسته، مدیر و مدبر و در عین حال بومی استان گیلان هستند که همه صفات فاخر برای استاندار شدن را در خود یکجا دارند.
وی در پایان این گفت و گو تصریح کرد: آقای رئیس جمهوری به یاد داشته باشند که در میان مردم گیلان بعد از سیستان و کردستان به دلیل ویژگی های مذهبی و جمعیتی بالاترین رای را داشتند، گیلان سومین استان است که با درصد بالای رای به دکترروحانی در پیروزی انتخابات ایشان سهم به سزایی داشته و اکنون انتظار به حق شان این است که رئیس دولت به خواسته آنها احترام نماید و با انتصاب دکتر هادی حق شناس به عنوان فردی شایسته و مدیر بومی به حساسیت های موجود استان توجه خاص کند و به سادگی از کنار اجماع مردم، بزرگان، نخبگان و فرهیختگان گیلان برای انتخاب استاندار بومی نگذرد.

مهم ترین آزمون نوبخت در مهم ترین سفرش به گیلان

اختصاصی گیل پرس نیوز، محمد باقر نوبخت فردا (شنبه) به رشت می رود تا در مراسمی که در مدرسه قدیمی و تاریخی شهید بهشتی برگزار می شود به عنوان دانش آموز سابقش ، شرکت کند اما این سفر یک حاشیه مهم دارد. حاشیه ای که از متن این سفر مهم تر و پررنگ تر است.

دو هفته پیش سالاری ، استاندار سابق بوشهر به عنوان استاندار گیلان در وزارت کشور معرفی شد. استانداری که در مدت ۴ سال مدیریتش در استان بوشهر ، ارتباط خوبی با اصلاح طلبان آن استان نداشت و بیشتر به جناح سیاسی وزیر کشور ، رحمان فضلی، نزدیک است تا اندیشه های اصلاح طلبان و اعتدالیون. از این رو بود که از همان بدو طرح نام سالاری ، اصلاح طلبان و اعتدالیون گیلان نسبت به انتصاب احتمالی او موضع گرفتند و هر کدام کاندیدای خود را معرفی کردند. اما نقطه اوج این اعتراضات مربوط به نماینده ولی فقیه در گیلان بود. آیت الله قربانی صراحتا نسبت به این انتصاب احتمالی موضع گرفت و از دولت حسن روحانی خواست که نسبت به انتصاب استاندار غیربومی پرهیز کند و استانداری بومی برای استان گیلان درنظر بگیرد. پس از آن بود که تک تک نمایندگان استان هم به این انتصاب احتمالی واکنش نشان دادند و هرکدام جداگانه و دسته جمعی با مقامات ارشد دولت دیدار داشتند تا گزینه بومی استاندار گیلان شود. دیری نگذشت که کل گیلان به صورت یکپارچه نسبت به انتصاب احتمالی سالاری موضع شدیدی گرفت. حال محمدباقر نوبخت ، پرنفوذترین شخصیت گیلانی در دولت به رشت می آید تا بعد از سفر یک روزه اش، در برگشت به تهران حامل پیام مهم گیلانی ها به وزیر کشور و شخص رییس جمهور باشد. پیامی که تنها یک مهم را از دولت می خواهد: «انتصاب استاندار بومی و همسو با دولت تدبیر و امید.» آیا نوبخت می خواهد یا می تواند تنها در یک روز باقیمانده به امضای هیات دولت بر پای حکم انتصاب استاندار گیلان نظر وزرات کشور و دولت را تغییر دهد و گزینه بومی مورد حمایت گیلانی ها را استاندار گیلان کند؟
گفتنی است شورای هماهنگی اصلاح طلبان ، شورای گیلانیان ساکن تهران ، مجمع نمایندگان گیلان و روسای ستادهای روحانی در گیلان تاکنون از بین کاندیداهای موجود بر روی نام هادی حق شناس ، نماینده سابق مردم انزلی و معاون فعلی سازمان بنادر و کشتیرانی توافق داشته اند.